مختار احمدی
هیتلر در ماه های
آخر قدرتش فیلمی ساخت کە گویا تمام مردم از وی بە عنوان رهبری محبوب و کاریزماتیک
نام می برند و این پیام را بە مخاطب می داد کە وی فردی قدرتمند، محبوب و مردمی
است. حال گویا تاریخ تکرار می شود نە این بار در سرزمین نازیسم، بلکە در سرزمینی بە
نام ایران و حکومت دیکتاتوری بە نام خامنەای.
در روزهای اخیر و
بعد از سخنان خامنەای کە گفت، همە جوانان ایران فوتبالیست های مشهور جهان را می شناسند،
اما پاسداران سپاهی را نە، اتاق های فکر وابستە بە ارگانهای امنیتی و فرهنگی رژیم جمهوری
اسلامی سرودی را در قالب "سلام فرماندە" را بە یاد تروریست منطقەای قاسم
سلیمانی در چند استان ایران بە اجرا در آوردند.
در این میان برخی از وزارتخانه ها
همچون وزارت آموزش و پرورش رژیم و سازمان تبلیغات اسلامی وابستە بە وزارت ارشاد و
اطلاعات سپاه مجریان این طرح در استان های ایران هستند.
این تلاشی است برای
گسترش فرهنگ خطرناک جهاد در نسل جدید با اشاره به قاسم سلیمانی در متن سروده، تاییدی
است بر همان جمله ی معروف رژیم که ایدئولوژی فاندامنتال، شیعه فرزند پرورش نمی دهد
که خدمتگزار جامعە باشد، بلکه تروریست های جهادی می پروراند تا غلام چشم و گوش
بسته ی او و اجرای فرامین در سطح داخلی، منطقەای و جهانیش شوند.
رژیم می داند با توجە
بە آسیب شناسی های ارگانهای امنیتی و نهادهای مرتبط با مسائل اجتماعی و سیاسی و
تحقیقات کارشناسانشان دریافتەاند، کە نسل جوان ایران از ارزش ها و ایدئولوژی حاکم
بر کشور عدول کردەاند و
دیگر مانند نسل های پیشتر
و اوایل انقلاب نیستند کە با دادن وعدە کلید بهشت خود را بر روی مین های حکومت بعث
در عراق بیندازند و فدای استقرار و استمرار رژیم اسلامی شوند.
چون تفاوت ارزشهای نسل های
دهە هشتاد و نود با ارزش های جوانان دهە شصت از منظرهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی
با توجە بە گلوبالیزاسیونی کە جهان را در بر گرفته، مانع بازتولید افکار کهن، پوسیدە
و قرون وسطایی حاکمان ایران شده است.
جاناتان ترنر در بارە
تضاد فرهنگی می گوید: ناسازگاری و دوری از تفکر همدیگر چە در سطح میکرو و چە در
سطح کلان اداری و سیاسی باعث بروز اختلاف در مسائل مربوطە در مورد ادارە جامعە می گردد.
تناقضات سیاسی در هر
جامعەای را در دلایل زیر می توان دید:
اول/ تناقضات
برگرفته از مبانی فکری مختلف، ایدئولوژی ها و مکاتب فلسفی و مذهبی.
دوم/ تناقضات سیاسی
برخاسته از اختلاف برداشت یا فهم.
سوم/ تناقضات سیاسی
ریشهدار در اختلاف سلیقه.
چهارم/ تناقضات سیاسی
برگرفته از عدم تحمل دیدگاههای رقیب.
پنجم/ تناقضات سیاسی
نشأت گرفته از برخی خصومتهای شخصی و نفسانی
ششم / تناقضات سیاسی
بر گرفته از رقابت های مادی در اشکال مختلف آن از قبیل اقتصادی سرزمینی، علمی و
تکنولوژیک.
بر این اساس میتوان
گفت موارد ذکر شده، مبنایی برای شکلگیری
تناقضات سیاسی باشند.
جهانشمولی و عصر اینترنت و
ارتباطات؛ مولد فرهنگ و ارزش های بروز فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوینی ست کە نه
تنها توجه جوانان ایران بلکە جوانان سایر نقاط جهان و بە خصوص کشورهای جهان سوم و
در حال توسعە را بە خود جلب کردە است.
این توجە با خود تضاد
فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به همراه آوردە و هیچ همخوانی با سیستم، افکار و شیوە
حکومت داری رژیم حاکم بر ایران ندارد.
همانگونە کە دیدیم در همە
تظاهرات و حرکت های اعتراضی علیە رژیم چە در حادثە کوی دانشگاه، چە در دی ماە ٩٦ و
آبان ٩٨ و این روزهای پر تلاطم خیزش ایران، این جوانان هستند کە محرک حرکت های
اعتراضی بوده و بە رادیکال کردن شعارها کە شخص علی خامنەای و بنیان رژیم را هدف
گرفتەاند، کمک کردەاند و برای رسیدن بە هدف مشترک کە همانا سقوط رژیم است، هزاران
نفر از جوانان شکنجە، زندان و اعدام شدەاند.
رژیم با اینگونه
حرکت ها و فرهنگ سازی های واپسگرایانە توان تقابل با فرهنگ امروزین و پیشرفت های
معاصر را ندارد. چون امروزه چە در سطح داخلی و چە در کشورهای منطقە کە روزگاری بر
پایتخت هایی مانند بغداد، سوریە، لبنان و صنعا حاکم بلامنازع بود، شاهد شکست های پی
در پی گروه های نزدیک بە رژیم اسلامی هستیم. این شکست های داخلی و خارجی از فقدان
افکار و منش سیاسی مدرن سران رژیم نشأت می گیرد.
با توجە بە وضعیت وخیم
اقتصادی و کوچک شدن سفرە خانوارها، رژیم می بایست حالی بە فکر زندگی بحرانی مردم می
کرد، اما در عوض تمرکز خود را بر بقا و استمرار حکومتش با تصویب بودجەهای کلان برای
حرکت های غیر ضروری مانند افزایش بودجه ستاد امر به معروف از ۵۸ میلیارد به ۱۱۸ میلیارد
و اردوهایی مانند راهیان نور گذاشته و با کمک مالی و لجستیکی بە گروهای تروریستی
منطقەای در فکر حیات و در قدرت ماندن خویش است.
رژیم در آیندە در
استمرار این پروژە فرهنگی قصد دارد کە در میان هنرمندان ملیت های تحت ستم مانند کُرد،
عرب، بلوچ و آذری کسانی را وادار بە همکاری کند کە باید با هوشیاری کامل از طرف
هنرمندان این طرح رژیم را بایکوت کرده و از همکاری با ارگان های مربوطە خودداری
شود.
سخن پایانی این است
کە اکنون عصر تغییرات در شیوە زندگی اجتماعی، فرهنگی و شیوەهای نوین مدیریتی در
امورات مختلف ادارە جامعە است کە هیئت حاکمە از پتانسیل تغییر برخوردار نیست. این
شیوه ی سرمایەگذاری که رژیم بە آن پرداختە با اجبار و تحکم نمی تواند بە اهدافش
برسد، چون نسل امروز و نسل های آتی، نسلی دمکراسی خواە و حق طلب هستند و خواهند
بود.
374
بار دیده شده