آرام محمدی
آسونیوز- با گذشت بیش از ٤ دهه از عمر رژیم جمهوری اسلامی و از همان روزهای
ابتدایی پس از انقلاب مردم ایران در سال ١٣٥٧ شمسی، سرکوب زنان و دختران در قالب
طرح های مختلفی از جمله مبارزه با بی حجابی، بدحجابی و یا حجاب اجباری در دستور
کار این حکومت ایدئولوژیک قرار گرفت.
در حال حاضر نیز علیرغم نظرسنجی هایی که در جامعه ی ایران صورت گرفته، بیش از ٧٣
درصد از مردم مخالف حجاب اجباری هستند. اما حاکمیت و دستگاه پروپاگاندای آن با به
کارگیری همه ی ابزار و توان خود و با صدور فرمان به آتش به اختیارانش، اعم از "بسیج،
عوامل امنیتی، سپاه، لباس شخصی ها، ائمه ی جمعه، نمایندگان بیت خامنه ای در مراکز
استان ها و شهرستانها، در ادارات و وزارتخانه ها، دانشگاه ها و غیره، برخورد با
دختران و زنان را از اهم واجبات می دانند و آن را تشدید می کنند.
در این میان، فعالین مدنی و بالاخص فعالین عرصه ی زنان با بدترین شیوه و رفتار
غیر انسانی و فراقضایی مواجه می شوند و خود قانون و دستگاه قضایی رژیم جمهوری
اسلامی نیز، بر اساس احکام به اصطلاح دینی که معیار سنجش محسوب می شود، حکم صادر
می کند.
در حالی حکومت، دغدغه ی حجاب اجباری دارد و از این امر به عنوان خط قرمز نظام
نام می برد و دفاع از عفت و یا کرامت زنان و دختران را شعار اصلی قرار داده،
گزارشات میدانی بارها از تجاوز به دختران و زنان در زندان های حکومتی و حتی تعرض
به این قشر از جامعه در بازداشتگاه های موقت خبر داده اند.
هرچند رفتارهای سرکوبگرانه و برخوردهای فیزیکی در ملاء عام و در درون جامعه به
نوبه ی خود یکی دیگر از مشکلات پیش روی زنان و یا فعالین این عرصه محسوب می شود.
نتیجه: حمایت از زنان و دختران از وظایف قانونی دولت، مجلس و دیگر نهادها و
ارگان های مرتبط و زیربط است و برخوردهای قهری با زنان در خصوص حجاب اجباری یا
بدحجابی و بی حجابی را باید در بی تدبیری مسئولین، نگاه آپارتاید حاکمیت به زنان،
دخالت نهادهای امنیتی و اعمال نفوذ مراجع دینی در امورات مربوط به زنان جستجو کرد،
زیرا برخورد فیزیکی، زندانی کردن، سونامی سرکوب
و اعدام زنان هرچه حدت و شدت بیشتری داشته باشد، علاوه بر اینکه نتیجه ی معکوس خواهد
داشت، زنان و دختران را مُصرانه تر از گذشته به میدان مبارزه سوق می دهد.
69
بار دیده شده