آسونیوز- در جریان هر اعتراض و خیزش همگانی که در
ایران تحت حاکمیت رژیم جمهوری اسلامی صورت گرفته، حکام ایران و نهادهای امنیتی و
اطلاعاتی آن همواره سعی در به بیراهه بردن جنبش های اجتماعی به شیوه و روش کشته
سازی کرده اند.
از مواردی که ارگان های ذیربط در اعتراضات سراسری به آن روی آورده اند، کشته سازی این نهادها بوده که یا جان شهروندان را در
خیابان با ضربات متعدد باتوم می گیرند، و یا مورد هدف شلیک مستقیم عوامل آتش به
اختیار رژیم قرار می گیرند، می توان اشاره کرد.
جانباختن ده ها نوجوان، کودک و زن، جوان و
شهروند مدنی از ابتدای اعتراضات در خصوص قتل حکومتی مهسا، نیکا، حدیث و... که تا کنون
نیز ادامه دارد و رفته رفته به جنبشی سراسری، منطقه ای و فرامنطقه ای مبدل گشت، می تواند نمونه هایی عینی و بارزی از قتل عام شهروندان باشد.
با این وجود، رژیم جمهوری اسلامی و دستگاه های
امنیتی و قضایی و همچنین پروپاگاندای آن، کماکان درصدد سناریوسازی و فرافکنی
برآمده و آمار جنایات این رژیم تمامیتخواه به حدی بوده که نتوانسته که قصه ها و
نمایش های تکراری خود را بازسازی نماید.
حال در کنار این دست از اقدامات فراقانونی و
فراقضایی، اخذ اقرار و اعترافات تلویزیونی و اجباری از خانواده ها و نزدیکان
قربانیان، به نقشه ای شوم، اما نخ نما تبدیل شده، موضوعی تکراری و روزمره که از
همان ابتدای استقرار حاکمیت ایران تا کنون خریداری نداشته و ندارد.
در نتیجه می توان گفت که؛ از چالش های جدی پیش
روی حکومت توتالیتر ایران در اعتراضات اخیر، حضور مستمر و پررنگ زنان و بویژه نسل
نوجوان و جوان است که، به صراحت اعلام کرده اند که قصد برگشت و عقب نشینی ندارند و
سناریونویسان و تحلیلگران حکومتی ایران را سردر گم کرده و مضافاً دروغ پردازی و
سناریوسازی های رژیم جمهوری اسلامی مبنی بر منتسب کردن کشتار شهروندان به دیگر
جریان ها و احزاب سیاسی را خنثی نموده است.
285
بار دیده شده