شیرکو عبداللهی
هنگامی کە نیل ارمسترانگ، فضانورد آمریکایی اولین قدم
خود را بر کرە ماه گذاشت و جملەی معروف خود را اینگونە بیان کرد :'' این گامی کوچک
برای انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است.'' در آن زمان غوغایی بزرگ و گستردەای در جهان بر پا شد، بە
خاطر موفقیت بزرگ بشریت و تکاملی نوین در عرصە فضایی.
اما در ٥٣ سال گذشتە کە انسان یک بار بە ماه رفتە است
تاکنون ٥٣ بار روز کارگر و هزاران تجمع اعتراضی بزرگزار شدە است، کە هیچ گامی
کوچکی برای رفع تبعیض و ارزش نهادن بر شخصیت کارگران در بسیاری از نقاط جهان انجام
نشدە است. کارگران
بخش عظیمی از جمعیت کرە خاکی ما را تشکیل می دهند کە تقریبا می توان گفت نقش آنها
در همە جای زندگی ما رویت و قابل مشاهدە است کە اگر حرکتی اعتراض آمیز از طرف آنها
صورت بگیرد اختلالاتی در زندگی روزمرە ما صورت می گیرد.
جنبش کارگری حرکتی عظیم است کە ساعت ها و روز ها حتی
شاید بتوان گفت سال ها نیز دربارەی چنین رخداد بزرگی گفتمان، مناظرە، مقالات
گوناگون یا پوشش گستردەی تلویزیونی نیز انجام داد. حال با وجود دهەای کە پشت سر گذاشتیم کە شامل رخداد ها و
اتفاقات مهم داخلی بود بتوانیم بە بررسی پیوند های اساسی میان جنبش کارگری و دیگر
جنبش های اجتماعی روز پرداخت.
برای بررسی و تحلیل این موضوع باید بە سوالات کلیدی توجە
کرد کە مشخصاً در رابطە با این جنبش پرسش های گوناگونی نیز وجود دارد، ولی یک از
پرسش ها کە می تواند بە بە صورت مسئلە ربط دادە شود این است کە:
_آیا جنبش کارگری می تواند بدون حمایت جنبش های دیگر در جامعە بە نقطەای از
موفقیت برسد؟
با مطرح کردن این سوال شاید بتوان بە درک قابل فهمی از
جامعە و جنبش کارگری رسید، کە در این مقالە بە آن پرداختە می شود. جنبش کارگری در طول سالیان متمادی برای مطالبات اصلی و
درخواست های اولیەی خود با فراز و نشیب هایی مواجهە بودە و در هر برهەای از تاریخ
بە شکل های گوناگونی بە آن پاسخ و عمل شدە است. در پاسخ بە سوالی کە مطرح شد و بە موفقیت جنبش کارگری
بدون کمک و پشتیبانی دیگر جنبشهای سرتاسری جامعە اشارە می کند، باید بە تجربیات
پیشین این جنبش نگاهی کرد.
روز کارگر در ١٣٠ سال گذشتە کە با اعتراضات گستردە
کارگران آمریکایی در روز اول ماهمی سال ١٨٨٦ میلادی
آغاز و پایەای برای شکل گیری این روز تاریخی شد، شاهد سیل عظیمی از مبارزات حق
طلبانە بودەایم، اما اعتراضات های دهە ٦٠ میلادی می تواند نقطەای عطف و مشترک از
مشارکت اجتماعی در همە سطوح دید و جوابی
مناسبی بە مقولە مسئلە باشد. درست است کە بیشتر اعتراض های دهەی ٦٠میلادی برای
مسائل مختلفی از جملە کارزار علیە جنگ ویتنام، حقوق مدنی سیاه پوستان، زنان و
دانشجویان وغیره... بودە باشد، اما همەی این رخداد ها نتوانستەاند کە بدون دیگری
بە تغییری قابل قبولی برسند هر چند کە نتوانست موفقیت چشمگیری بە دست آورد اما
شروعی تازە و نوین از مبارزات اجتماعی و سیاسیبود کە جنبش کارگری نیز یکی از آنها است.
در ماه مە ١٩٦٨ی میلادی هنگامی کە دانشجویان فرانسە برای اصلاحات اساسی در دانشگاه
ها بە خیابان ها آمدند و یک ماه بە طول انجامید، در آن زمان نیز کارگران بە عنوان
بخشی مهمی از جامعە فرانسە بە این اعتراضات پیوستند و جرقەای برای مبارزات سراسری
در فرانسە علیە دولت شارل دوگل رغم زد، کە در نهایت بە کنارەگیری او از قدرت منجر
شد. اتحادیەهای کارگری وقتی کە بە اعتراضات دانشجویان پیوستند، بدون رهبری واحد،
سازماندهی می شد و پیامی واضح نە تنها بە دولتمردان کاخ الیزە بلکە بە سرتاسر جهان
مخابرە کرد و این نشان دهندە این بود کە کارگران یا هر قشری از جامعە نمی تواند
بدون پشتیوانەی دیگری در تاریخ معاصر بە نتیجەی مطلوبی دست یافت، پیامی کە بە
ایران نیز و بە گوش مردمانش هم رسید.
انقلاب سال ١٣٥٧ مردم ایران اگرچە با تفکر های سیاسی در
آن زمان آمیختە شدە بود، اما در این پروسەی آزادیخواهانە کارگران نقشی چمشگیر و
تاریخی ایفا کردند و همسوی باخواستەهای دیگر طبقات جامعە و همراه شدن با آن ها
قدرتی عظیم بە این جنبش سراسری بخشیدند، اما متاسفانە نتیجە آن بعد از ٤ دهە از
حکمرانی رژیم جمهوری اسلامی سرکوب، زندانی کردن، گاز اشک آور و شلیک مستیقم
نیروهای سرکوبگر حاکمیت بە سوی مردم بی دفاع است. اما با وجود همەی این موارد این
حکومت نتوانستە است صدای این قشر را خاموش و مانع برگزاری اعتراضات آن ها باشد.
ناکارآمدی جمهوری اسلامی در تحقق بخشیدن بە خواستەهای
اصلی کارگران از جملە استاندارد سازی ساعت کار، بیمە کار، امنیت شغلی و ارائە
خدمات درمانی رایگان و غیرە با وجود راه حل های سادەای کە پیش روی رژیم است باعث
آن شدە کە جنبش کارگری از هر زمان دیگری تاثیرگذار تر باشد، و دلایل آن را می توان
بە همرسانی گستردە ویدیو و عکس های اعتراضات از طریق شبکەهای اجتماعی باشد کە
همراه با واکنش همگانی چە در داخل کە مردم حضور دارند و چە در خارج از ایران کە
اپوزیسیون و احزاب سیاسی بە آن اهمیت
ویژەای می دهند.
حال در جواب بە پرسشی کە ارائە
شد کە آیا می توان جنبش کارگری را بدون کمک جامعەای با طیف های گوناگون بە موفقیت
برسد جواب '' خیر'' است.
جنبش کارگری ایران در سالیان اخیر بە مرحلەای تازەای از مبارزات خود رسیدە
است کە باید با شیوەهای نو و جدید در همەی زمینە ها تقویت شود کە می توان اشارە بە
کنیم ایجاد سندیکا ها و اتحادیە های کارگری مستقل، یکپارچە بودن جنبش کارگری و
برنامە ریزی و سازماندهی های درست از جملە مواردی است کە می تواند تاثیر گذار
باشند. حال با بیان این موارد نباید از واقعیت ماجرا دور شویم زیر را کە جنبش
کارگری بخشی است از دیگر جنبش های جامعە مانند زنان، دانشجویان، معلمان و فرهنگیان
و...غیرە کە برای دستیابی بە موفقیت و تحقق خواستەهای همەی آنها با هم بە عنوان
مکمل یکدیگر عمل می کنند. در این میان اپوزیسیون و احزاب ایرانی نیز می توانند با
پشتیبانی و سازماندهی و برنامە ریزی درست
تاثیر گذار باشند در راستای بە انجام رساندن توقعات و نیازمندی های روا و بر حق
جامعەی کارگری ایران.