آلا محمودی
زنان پس از انقلاب
در راستای بەدست آوردن مطالبات خود، پیش از انقلاب نیز دست از مبارزە برنداشتە و
همچنان حق طلبانە خواهان جایگاه اجتماعی خود هستند. این مبارزات نشان دهندە بر حق
بودن خواستەهای انسانی آنهاست.
قوانین زن ستیزانەی
حاکمیت ایران پس از انقلاب، بزرگترین مانع پیشرفت زنان در هر زمینەی کاریست. زنان
در نتیجەی ٤٣ سال تلاش و مبارزەی مضاعف بە این نتیجە رسیدەاند کە حاکمیت مردسالار
و دین مدار آمادەی رسیدگی و رفع تبعیض های موجود نیست، بلکە روزبروز بنا بر فتوایی
جدید محدودیت بر زنان در بیرون از خانە و عرصەهای کاری و اجتماعی بیشتر می شود و
آنها را تشویق بە عقب راندگی و خدمات رسانی در عرصەی خانوادگی می کند. با این وضعیت
زنان کارگر با ستم و مشکلات بیشتری دست و پنجە نرم می کنند و اشتغال زنان کارگر
بنا بر ستم طبقاتی و جنسیتی حاکم، در نابرابری مطلق پیش می رود.
نمونەی زنانی از
جملە سپیدە قلیان و زنان کارگر شاغل در کارخانەهای گل تپە با حضور خود در تجمعات
اعتراضی، بە عقب افتادگی دستمزد ماهانە و عدم رعایت حقوق کارگری بر استناد مبارزاتی
زنان کارگر ایرانی واقف هستند. زنان کارگری هم که در کارگاه های کوچک مشغول هستند،
بدلیل نبود ساز و کار حمایتی قانونی، ارزانترین نیروی کار محسوب می شوند، زیرا
تعداد کارگران کمتر از سقف ١٠ نفر یا پایین تر
از این تعداد هستند و کارفرما سلیقەای و بنا بر مصلحت سودبری خود قادر بە هرگونە
ستم کاری و حق کشی است کە می توان گفت زنان بە علت تبعیض جنسیتی سیبل این ستم
هستند و در مقایسە با مردان بیشتر بە استثمار کشیدە می شوند.
همچنین زنان
کارگر، بخش بزرگ نیروی کار در این کارگاههای غیر رسمی را که مشمول قانون کار نمیشوند،
تشکیل میدهند.
دستمزد کمتر و
ساعات کار بیشتر، یکی از پیامدهای این تبعیض و نابرابری علیه زنان محروم و ستمدیده
کارگر است. زنان کارگر فصلی، بدون بیمه و با یک سوم حقوق در کار، یکی دیگر از نمونە
رنج های زمینەی کارگریست. زنان کارگر فصلی و روزمزد از هیچ حق و حقوقی برخوردار نیستند،
نه بیمه کاری دارند و نه از بیمه در مقابل سوانح برخوردارند. ساعات کاریشان را
کارفرمایان بر اساس سود و طمع خودشان تعیین می کنند. استراحت در ساعات کاری برایشان
خط قرمز است و تهیه خُرد و خوراک در طول کار ۱۰ تا ۱۲ ساعت روزانه هم با خودشان
است که باید از دستمزدی که حدود یک سوم دستمزد مردان است را تامین کنند.
زمانیکە بحث تعدیل
و اخراج کارگران بە میان می رسد، زنان اولین نیروهایی هستند کە کنار گذاشته می شوند.
زنان شاغل کمترین سهم را در کارهای تولیدی و تخصصی دارند و بالعکس در بخش های
خدماتی بیشترین سهم را شامل می شوند، زیرا حقوق و مزایای کمتر و فرصت چانەزنی
محدودتر است.
هر سالە در اول
ماه می روز جهانی کارگر، جنبش کارگری در پی فعالیت های روز افزون خود توجە و اهمیت
چنین روزی را بە مشکلات و موانع کاری زنان کارگر اختصاص می دهند و در این زمینە پیشنهاداتی
ارائە می کنند کە راهکاری در بهبود رفع نابرابری های موجود است، کە می توانیم بە
توانمند کردن و آگاە کردن این قشر از زنان اشارە کرد. در این میان زنان از اهمیت ویژه
ای برخوردارند و نیازمند مداخله کارآمدتر هستند. توانمند سازی باید از جنبه ی تخصص
باشد، تا یاری رسان ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باشد. در این پروسه همه
ادارات و سازمان های مربوطە، از جملە قانونگذاران باید مشارکت جدی و عملی در
راستای احقاق حقوق زنان کارگر داشته باشند.
یکی دیگر از
راهکارهای تاثیرگزار، ایجاد تشکل ها و سندیکاهای کارگریست کە در پیگیری حل مشکلات
کارگری می تواند کارا باشد و در این میان زنان کارگر نیاز بە ایجاد سامانەای برای
شناسایی و برخورد با مشکلاتی است کە روبروی زنانگی آنها می شود.
در پایان می توان
ادعا کرد کە هر قشری از جامعە، از جمله "خدمات رسان، کارگر روزمزد یا دائم،
مددکار یا کولبر، دکتر یا مهندس، معلم یا هر شغل و جایگاه اجتماعی" دیگری
داشتە باشد، نیازمند بە خدمات رسانی و حمایت دولتی است، تا بتوانند جایگاه انسانی
را بە نحوی کە درخور انسانیت و التیام بخش نیازهای رفاهی باشد، تامین شود. سیاستگذاری
درست، تصویب قوانین کار و اجرای آنها، پشتیبانی رفاهی و بیمە، فراهم کردن امکانات
امنیتی در محیط کار و غیره... در کل می توانند در توسعە و پیشرفت روال کار و بە خصوص در بهبود وضعیت کارگران تاثیر بسزایی
داشتە باشند.
با بیان همە این
موارد، پی بە آن می بریم کە نقش و تاثیر گذاری زنان در همە عرصە ها بە ویژە در بحث
جنبش کارگری از اهمیت بالایی بر خوردار است. حال با درک واقعیات موجود، باید در
راستای تحقق و برآورده کردن خواستە های کارگران، و با به کار گیری همه ی توان و
ابزار و با برنامە ریزی و سازماندهی درست وکارآمد نقش واقعی خود را ایفا کنیم.